پله های خنده دار!...
مراحل زندگی٬ چون پلکانی در رو به روی من قرار می گیرند. پله ها٬ یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته می شوند. مرحله ها٬ بر اساس تناسبی ریاضی وار از برم می گذرند. با پشت سر گذاشتن مراحل زندگی٬ احتمالا به مرگ نزدیک تر می شوم. احتمالا در پشت این همه مرحله٬ این همه پله٬ مرگی دردناک در پیش است. احتمالا با پشت سر گذاشتن هر پله٬ هر مرحله٬ مرگی دردناک تر٬ پله ای٬ مرحله ای به من نزدیک تر خواهد شد. احتمالا خواهم مرد. احتمال می دهم که مرگی دردناک٬ انتظار مرا می کشد. می ترسم. پله ها٬ با سرعتی بیش از همیشه٬ چشمم را ترک می کنند. از این سرعت می ترسم و احتمالا از مرگِ منتظر در پشت آن...
+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۸۴ ساعت 22:19 توسط فواد
|